عصر موزیک » عقب نشینی ترامپ و شرایط جدید ایران
  • ۱۸ بهمن ۱۴۰۳
  • يک نظر
  • دانلود آهنگ جدید

عقب نشینی ترامپ و شرایط جدید ایران

اگر واقع‌بینانه تحلیل کنیم، دستور ترامپ، نسخه اصلاح‌شده‌ای نسبت به گذشته است، چون دولت سابق او حدود ۷ سال قبل از اریبهشت‌ماه ۱۳۹۷ به بعد، متوجه شد که سیاست فشار حداکثری نتیجه نداد

همشهری آنلاین – گروه سیاسی: حسن بهشتی‌پور تحلیلگر سیاست خارجی در یادداشتی درباره سفر بنیامین نتانیاهو به ایالات متحده و دیدار با دونالد ترامپ رئیس‌جمهور جدید آمریکا به همشهری آنلاین گفت:

دیدار روز سه‌شنبه دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا و بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل در کاخ سفید ۳ اولویت داشت و موضوع ایران در اولویت سوم قرار می‌گرفت. در وهله اول نتانیاهو در سفر به آمریکا می‌خواست درباره آینده غزه با نتانیاهو صحبت کند. محور دوم نیز آینده صلح اسرائیل و کشورهای عربی در قالب طرح ابراهیم بود که به تاریخ سپرده شد. نتانیاهو به دنبال پاسخ این سوال است که با توجه به نظر مخالف ترامپ با شکل‌گیری ۲ دولت اسرائیلی و فلسطینی و شرط ۲ دولتی عربستان برای روابط با اسرائیل، آیا در دولت جدید راهکار جدیدی برای حل این تضاد پیدا می‌شود؟

موضوع سوم دیدار ترامپ و نتانیاهو، ایران و نحوه برخورد با ایران بود. نتانیاهو به دنبال این بوده است که آمریکا را به برخورد با ایران بکشاند یا حداقل اگر اسرائیل به ایران حمله کرد، آمریکا پشتیبانی کامل کند. ترامپ اهل چنین کاری نیست، چون سیاست او در درجه اول این است که وارد جنگ‌های منطقه‌ای نشود و انتقاد شدید او به دولت قبلی این بود که میلیاردها دلار هزینه افغانستان و عراق شد و آخر سر هم نتیجه‌ای به دست نیامد؛ در عراق نتوانستند طرح‌های خودشان را پیاده کنند و از افغانستان نیز در نهایت خارج شدند و پذیرفتند دموکراسی وارداتی نیست.

انتقاد شدید ترامپ به سیاست‌های اوباما و بایدن، نمی‌گذارد او خودش وارد یک جنگ منطقه‌ای شود که معلوم هم نیست در صورت افروخته شدن این جنگ، تنها در سطح منطقه باقی بماند، ممکن است ابعاد گسترده بین‌المللی پیدا کند.

ترامپ در حالی که با چین رقابت شدید دارد و درگیر تعرفه‌ها با مکزیک، کانادا و اتحادیه اروپاست، آمادگی درگیر شدن با ایران را ندارد و به دنبال چنین جنگی هم نیست. رئیس‌جمهور جدید آمریکا دستور اجرایی فشار حداکثری بر ایران را امضا کرد تا با دست پرتری وارد مذاکره با ایران شود و چیزی وجود داشته باشد که بتواند بر سر آن مذاکره کند.

اگر واقع‌بینانه تحلیل کنیم، دستور ترامپ، نسخه اصلاح‌شده‌ای نسبت به گذشته است، چون دولت سابق او حدود ۷ سال قبل از اریبهشت‌ماه ۱۳۹۷ به بعد، متوجه شد که سیاست فشار حداکثری نتیجه نداد یا حداقل به نتیجه‌ای که دولت ترامپ مبنی بر توقف فعالیت‌های هسته‌ای ایران، ایجاد شورش در داخل ایران علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و ساقط کردن نظام سیاسی ایران با کمترین هزینه و مشارکت خود مردم ایران نرسید. دولت اول ترامپ می‌خواست با فشار حداکثری، نارضایتی عمومی در داخل ایران به وجود بیاورد. دست آنها خالی ماند.

ترامپ این بار ۴ سال بیشتر فرصت ندارد و نمی‌تواند برای دور بعد نامزد شود. او در عین حال به دنبال این است که اسم خودش را به‌عنوان رئیس‌جمهور مقتدر در تاریخ آمریکا ثبت کند. او بحث اول آمریکا را مطرح می‌کند و دغدغه نخستش مسائل داخلی آمریکاست و نمی‌خواهد برای اسرائیل وارد مخمصه‌ای در منطقه شود.

اینکه ترامپ صراحتا اعلام می‌کند به دنبال این هستیم که ایران بمب هسته‌ای نداشته باشد، می‌خواهد محدوده کار را مشخص کند. ایران هم از قبل اعلام کرده است که نمی‌خواهد سلاح هسته‌ای داشته باشد و این در برجام مندرج است.

ترامپ از دیدگاه دولت سابق خود مبنی بر توافق یک‌هفته‌ای با ایران فاصله گرفته است. چنین دیدگاه متعلق به خود ترامپ نبود، بلکه چنین بیانیه‌ای را مایک پمپئو وزیر امور خارجه دولت سابق ترامپ امضا کرده بود. دوم اینکه چنین دیدگاه دست‌پخت ۳ نفر در دولت سابق ترامپ بود: پومپئو، جان بولتون مشاور سابق امنیت ملی ترامپ و کوشنر داماد ترامپ. این ۳ نفر به همراه بنیامین نتانیاهو شرایطی ایجاد کرده بودند که اصلا مذاکره نشود چون اصلا دنبال مذاکره نبودند. ترامپ هر ۳ نفر را در دولت جدید خودش کنار گذاشته است. حتی حضور مارکو روبیو وزیر امور خارجه جدید ترامپ که گرایش‌های شدید صهیونیستی دارد، دلیل نمی‌شود که ۱۲ شرط دولت سابق ترامپ برای توافق با ایران دو مرتبه در دستور کار باشد.

ترامپ به‌وضوح از خواسته‌های قبلی خود عقب‌نشینی کرده است و دیگر از ۱۲ شرط سخن نمی‌گوید. از سوی دیگر شرایط منطقه و بین‌الملل در این ۷ سال تغییر کرده است. تمام معادلات تاثیرگذار بر روابط ایران و آمریکا تغییر کرده است. ترامپ دیگر می‌داند که آن ۱۲ شرط را جلوی هر انسان عاقلی که بگذارد، می‌گوید نباید مذاکره کنیم. آنها شرط‌ها قابل مذاکره نبودند و این دوره مطرح نیستند.

تحریم‌ها سال‌هاست به ایران صدمه می‌زنند و به ازای هر ۱۰۰ دلار، ۲۰ تا ۳۰ دلار هزینه واردات و صادرات ایجاد کرده است. اگر آمریکایی‌ها تن به خواسته‌های ایران در هر مذاکره‌ای ندهد، حداکثر شرایطی که بر این مترتب می‌شود، وضعیت کنونی است. بنابراین ایران چیزی از دست نمی‌دهد.

توان هسته‌ای ایران چند برابر شده است و از نظر سرعت و سطح غنی‌سازی حتی رکورد قبل برجام را هم زده است. قبل از برجام غنی‌سازی ۶۰ درصدی وجود نداشت و الآن وجود دارد. قبل از برجام سانتریفیوژهای پیشرفته IR۲، IR۳، IR۴ و IR۶ وجود نداشت و الآن در مدار غنی‌سازی ایران است.

در شرایط کنونی نباید گذاشت مشکلات آمریکا و اسرائیل حمل بر ایران شود. الآن آمریکایی‌ها می‌خواهند ساکنان غزه را به مصر و اردن ببرند ولی مصر می‌گوید آنها اخوان‌المسلمینی هستند و یک عمر علیه اخوانی‌ها جنگیده است. اردن می‌گوید از نظر امنیتی برای پذیرایی ۲ میلیون فلسطینی مشکل پیدا کرده است و نمی‌خواهد گروه‌های تندرو وارد اردن شوند. مردم غزه نیز ۵۰ سال است که ساکن غزه این منطقه هستند و حاضر نیستند به‌راحتی از خانه و کاشانه خودشان جدا شوند. ترامپ برای ضمیمه کردن کرانه باختری به اسرائیل دچار مشکل است. کرانه باختری، غزه و قدس شرقی طبق قطعنامه‌های شورای امنیت اشغالی محسوب می‌شوند. در دوره‌ای قدس شرقی به اسرائیل بخشیده شد، ولی چه کسی اجرا کرد و چه کسی در صحنه بین‌المللی این را پذیرفت؟ بنابراین نباید گذاشت مسائل گردن ایران گذاشته شود. آنها بیشتر بین خودشان درگیر هستند و با هم اختلاف دارند.

اسرائیل همواره مخالف هرگونه توافق ایران در صحنه بین‌الملل بوده است. مهم این است که در ایران دستور کار مشخصی برای دوره و شرایط جدید بین‌المللی وجود داشته باشد و مقامات در کشور به جمع‌بندی واحدی برسند. مشکل اساسی این است که سیاست خارجی اسیر بازی‌های جناحی می‌شود.

مرجعی به نام شورای عالی امنیت ملی طبق اصل ۱۷۶ قانون اساسی باید تصمیم‌ساز باشد. مصوبات شورای عالی امنیت ملی هم زمانی اجرا می‌شود که رهبری آن را تعیین کند. اگر شورای عالی امنیت ملی چیزی را تصویب کند، ۸۵ میلیون نفر باید از آن جانبداری کنند، اسیر بازی‌های جناحی و گروهی نشد و منافع مردم وجه‌المصالحه بازی‌های قدرت در ایران نشود. باید با قوت و قدرت جلوی طرف مقابل نشست. جمهوری اسلامی ایران به طرف مقابل خودش اعتماد ندارد ولی به دیپلمات خودش اعتماد دارد و می‌تواند مذاکره‌ای را با قدرت و قوت شکل دهد.



لطفا نظر خود را بنویسید

نظر با ارزش شما پس از تایید مدیر نمایش داده می شود.
  • پاسخ مصطفی

    اصلا مذاکره با شیطان بزرگ بیهوده و بی فایده هستش نیروهای مقاومت در این جنگ نابرابر ( غزه فلسطین )بسیار تضعیف شدند بسیاری از رهبران اصلی و مهم مثل نصرالله، حنیه، سنوار و غیره شهید شدند این رژیم صهیونی کودک و زن کش غده سرطانی با گرفتن بخش هایی از خاک فلسطین، لبنان و سوریه بسیار رشد کرده، بطوریکه با پررویی می‌خواد با کمک و حمایت غربیان بر کشورهای عربی خائن مسلط شود و حتی دنیا رو به جان ایران بیندازد، بنابراین تنها کار و چاره استفاده از قدرت نظامی ما در مقابل این قانون شکنان هستش که میخوان قانون جنگل رو در جهان پیاده کنند. باز هم تکرار میکنم اگر کوتاه بیام و حمله نکنیم دیگر دیر خواهد شد و سرنوشتمان مثل بشار اسد خواهد شد، پس انتقام خون تمام شهدای جهان بایستی گرفته شود میدونم خیلی سخته و خودمون خیلی داغون و ضرر میکنیم ولی این جنگ با کفار هستش یعنی پیروزی حق بر باطل.